چقد دلتنگ اون روزای خوبم
همون روزا که خواب هر شبم شد
دلم تنگه واسه تکرار اسمت
همون اسمی که ذکرِ رو لبم شد
همون روزا که با تکرار اسمت
تموم خستگی ها رنگ می باخت
همون جایی که با هم بودنامون
یه دنیا خاطره هر روز می ساخت
یه روزا تو دلم آشوب و آتیش
یه روزا با تو آرامش چشیدم
یه وقتایی برای دیدن تو
یه عالم نقشه ی شیرین کشیدم
تو با من بودی و من حس می کردم
یه چیزی با غم و غصه م می جنگه
هنوزم یاد اون روزا تو ذهنم
مثه چشمای تو خیلی قشنگه
همیشه قصّه ی دلتنگی من
میون شادیا پیداش میشه
چقد سخته که با عشق تو هم، غم
تو قلب کوچیک من جاش میشه
میشه با خاطراتت زندگی کرد
میشه با یاد تو بار سفر بست
خیالم راحته هرجا که باشی
میون روزگارت یاد من هست
نظرات شما عزیزان:
|